سخت طی شدن اواخر حاملگی و حوصله نداشتن خیلی از کارها و همچنین دردسرهای بعداز زایمان و مهمان داری خودشان از علتهای دیر مطلب نوشتنم هستن
امشبم که حنانه خانم خوابیده و حانیه خانمم تا حدودی آرام است فرصت این را پیدا کردم که چیزی بنویسم .
حنانه خانم فردا انشاالله اولین روز مدرسه اش است و قرار است که همراهیش کنم امیدوارم سالهای پر از موفقیت را سپری کند.
حنانه وحانیه خانم شاید روزی شما این مطلب را بخوانید پس این را بدانید که من و پدرتان تمام آرزویمان این است که شما دو تا دختر در زندگیتان به آرامش برسید واز زندگیتان راضی باشید به امید آینده زیبا برای همه بچه های جهان.
روزهای حنایی _۱۰۳
بدون دیدگاه